نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه صنعتی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.

10.30479/hvri.2025.20689.1041

چکیده

روستا به­عنوان واحد اجتماعی، اساس و کانون زندگی مردم ایران و بسیاری از جوامع دیگر بوده است. همچنین روستا به این دلیل که خاستگاه شکل­گیری هویت فرهنگی ایرانیان و نیز محل بروز چالش­های اقتصادی، بحران­ها، رنج­ها و سختی­های جدی­تر نسبت به شهرها است، توانسته به­عنوان یکی از اثرگذارترین زمینه‌ها در آثار داستان­نویسان معاصر ایران راه یابد که در این میان، جلال­ آل‌احمد و غلامحسین ساعدی بیش از دیگران، به بازتاب ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی روستا نظر داشته‌اند. این دو به‌عنوان نویسندگان متعهد ادبیات روستایی و کارگری، وضعیت طبقه­های محروم اجتماعی و ضرورت اصلاح جامعة بحران‌زده روزگارشان را با توصیف و روایت، در قالب داستان و تصاویر تمثیلی اثرگذار نمایانده‌اند. این پژوهش، به روش تحلیلی ـ توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای نشان می­دهد؛ آل‌احمد به­طور غیرمستقیم و نمادین، جریان­های سیاسی و اقتصادی را در آثار داستانی خود بازتاب داده که در این میان، روستا و مسائل آن شاخصه­ای کلیدی و اثرگذار بر مخاطب است. ساعدی نیز با تکیه بر مضمون فقر و نداری، بیماری مردم فرودست و وضعیت بد نهادهای مملکتی، عقاید پوشیده و خرافی شدید مردم را به تصویر می­کشد که حاصل جامعة متوهم، ظلم­پذیر و خفقان­آلود است که آثار بدبختی و فقر اقتصادی در آن‌ها به­صورت جهالت و عقاید پوچ مردم عوام، ظهور و بروز یافته است.

کلیدواژه‌ها