نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه تاریخ، دانشگاه تعلیم و تربیه کابل، کابل، افغانستان.
چکیده
تاریخنگاری سنتی افغانستان بهطور اغلب سیاستمحور و متمرکز بر طبقات بالای جامعه است، اما با پیدایش جریان چپ در افغانستان روند مسلط تاریخنویسی در این کشور نیز متحول شد و طبقات فرودست اجتماعی مانند دهقانان بهمنزله گروههای تاریخساز مورد توجه قرار گرفتند. جریان مذکور به طبقه دهقانان توجه خاصی داشت؛ زیرا بیشتر از نیمی جمعیت افغانستان در روستاها زندگی میکردند و زندگی کشاورزی داشتند. از همین منظر، آنان رهاورد انقلاب سوسیالیستی را در بین جمعیت روستایی، بهخصوص دهقانان جستوجو کردند.
مسئله اصلی پژوهش حاضر چگونگی بازتاب جایگاه دهقانان در اندیشه جریان چپ افغانستان است. این تحقیق با شیوه تحلیلی ـ توصیفی و با رهیافت تحلیل طبقاتی در پی پاسخگویی به مسئله فوق است. یافتههای پژوهش نشان میدهند حزب دموکراتیک خلق وابسته به خط فکری مسکو، برنامه اصلاحات ارضی را در صدر برنامههای خویش قرار دادند. جریان شعله جاوید نیز با توجه به خاستگاه مائویی آن در صدد دستیابی به جایگاهی در روستاها بودند. آنها مانند مائو میخواستند انقلاب سوسیالیستی را از طریق روستاها و با نیروی دهقانی به سرانجام برسانند، اما بیسوادی دهقانان، عرف و باورهای دینی، مهمترین چالش در برابر ترویج اندیشه جریان چپ در روستاها قرار داشتند، تفکر چپگرایی نهتنها در بین دهقانان گسترش نیافت، بلکه روستاهای افغانستان عملاً به مهمترین سنگر مخالفان جریان چپ تبدیل شد.
کلیدواژهها