نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال، خلخال، ایران.
2 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال، خلخال، ایران.
3 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
4 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران.
چکیده
در دورۀ گذار از سنت، باوجود تغییرات اساسی در زندگی مردم روستاهای گیلان، این دگرگونیها در پژوهشهای علمی کمتر بازتاب یافته است. بااینحال میتوان در بین آثار فرهنگی و روایی، از جمله در تاریخ شفاهی برخی دگرگونیها را رصد کرد. در این مقاله بازتاب شیوۀ علمآموزی، درمان، کوچنشینی، مواجهۀ مردم با پدیدههای مدرن، و آیینها و باورداشتها براساس دادههای تاریخ شفاهی بهنمایش درآمده، و برخی تغییرات آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش درصدد است با رویکردی توصیفی تحلیلی به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1. مردم روستاهای گیلان در گذار از سنت در دورۀ پهلوی دوم تا چه اندازه با تغییرات بهوجودآمده همراهی کردهاند. 2. چه تغییراتی در گذار از سنت در زندگی روستاییان گیلان بهوجود آمده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مردم گیلان، و بهتبع روستاییانش باوجود برخی مخالفتها، در مقابل پدیدههای نوین، چندان مقاومتی در مقابل آن بهخرج ندادند. در دورۀ پهلوی دوم مدارس جدید جای مکتبخانهها را گرفت، اگرچه برخی شیوههای غلط تربیتی از جمله تنبهات بدنی در مدارس ادامه داشت. علاوهبراین نقش دولتها در امر آموزش از گذشته پررنگتر شد. در حیطۀ درمان نیز باوجود دستاوردهای علمی همچنان خرافات و ماوراالطبیعه در کنار دانش پزشکی نقشآفرین بودند، اما روزبهروز جایگاه خود را در درمان از دست دادند. در این دوره کوچنشینی کمکم بهسمت یکجانشینی رفت و سینما، رادیو و تلویزیون علاوه بر شهروندان با استقبال روستاییان نیز مواجه شد. آیینها و آداب و رسوم نیز روزبهروز کمرنگتر از گذشته شدند و کارکردشان تا حدود زیادی از دست رفت.
کلیدواژهها